گرگ

مرد را دردی اگر باشد خوش است - درد بی دردی علاجش آتش است

گرگ

مرد را دردی اگر باشد خوش است - درد بی دردی علاجش آتش است

بایست کنار

و ما در یک مشکل گیر کردیم . فشار زیادی برای حل مشکل به ما می اومد . ظاهراْ هیچ متخصصی نبود که در حل مشکل به ما کمک کنه و یا به ما مشاوره بده .

بسم الله الرحمن الرحیم


خداوند در آنجا حضور داشت و ما صدایش زدیم . او به ما توجه کرد و با لبخندی پدرانه و مهربان به ما گفت : " بایستید کنار پسرا . خودم حلش می کنم !  "
و خودش به حل مشکل ما پرداخت ...



ای تو آشنای ناشناسم ... ای مرهم دست تو لباسم ... دیوار شبم شکسته از تو ... از ظلمت شب نمی هراسم ... انگار که زاده شده با من ... عشقی که من از تو می شناسم ...

پیشکش به خاک پایت جان لیلی ... هیچ چیزی بدون خون زنده نیست ... دلی هم که درش خون نباشه زنده نیست ... دل من زنده است ، تقدیم به تو ... رنگ آمیزی به رنگ قرمز ... قرمز خون دلی ... عشق من ... عشق من ... عشق من ...