سلام ای تنهایی ، دوست همیشگی ام
در تاریکی منتظری تا بیایم
آمده ام تا با تو یار شوم
امشب هم مهمان مهمانی ات شوم
ای کاش که مثل پرده ای ابریشمی
مرا در آغوش گیری و زمزمه کنی
ترانه های خواب جاودانه را
ترانه های خواب جاودانه را
من با تو به سکوت حرف می زنم
تو با من در تاریکی نجوا می کنی
ای کاش که هرگز مرا رها نکنی
همیشه مرا صدا کنی و به آغوش گیری
+ ای تنهاترین ... ای پاکی ... ای مهربانی ... ای زیبایی ... امشب بیا و تنهایی ام را پر کن ... ای جان لیلی ... ای دوست ... ای دوست ... ای دوست ... ما با قلب های شکسته تلاش کردیم ... با روح های زخمی بخشیدیم ... با پاهای خونین زمین ها را پیمودیم ... اگر امیدی برای ادامه دادن باشد ، امید دیدن توست ... ای که تنهایی ... ای که در تنهایی خود را می نمایی ... خدایا ... بیشتر از همیشه به تو نیاز دارم ... خدایا این بار هم برام ولی باش ... خدایا تو تنها پناهی ... خدایا منتظرت هستم ...خدایا منتظرت هستم ...خدایا منتظرت هستم ...خدایا منتظرت هستم ...خدایا منتظرت هستم ...خدایا منتظرت هستم ...خدایا منتظرت هستم ...